دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
3
2
2015
05
22
تحلیل بینامتنی رستاخیز نباتی در اساطیر ایران و مصر (مطالعه موردی: کیخسرو و حورس)
9
22
FA
حسینعلی
قبادی
استاد دانشگاه/ دانشگاه تربیت مدرس
hghobadi@modares.ac.ir
سعید
بزرگ بیگدلی
استاد دانشگاه/ دانشگاه تربیت مدرس
bozorgs@modares.ac.ir
زهرا
فتحی
دانشجو. تهران. دانشگاه تربیت مدرس
fathizahra767@yahoo.com
چکیده<br />روایتهای اساطیر ملل مختلف به دلیل بنیادهای کهنالگویی و ریشه در ضمیر ناخودآگاه انسانها، داستانهایی بدون ارتباط با یکدیگر نیستند بلکه ارتباطی تنگاتنگ میان این اساطیر وجود دارد. اقوام گوناگون بر اثر زمان، مکان و جغرافیای خاص دریافتهایی متفاوت از یک واقعیت اسطورهای دارند که این امر میتواند با نظریه بینامتنیت همخوانی داشتهباشد. <br />با بهرهگیری از نظریه بینامتنیت میتوان به دریافتی عمیق از متونی که بر بنیاد اسطورهها شکل گرفتهاند، دست یافت. بر اساس این نظریه هیچ متنی مستقل از متون دیگر نیست و هر متن، بینامتنی از متنهای پیشین است. در این پژوهش با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی و هدف بازنمایی و بیان ویژگیهای مشترک میان دو روایت اسطورهایِ رستاخیز نباتی در ایران و مصر (کیخسرو و حورس)، بر اساس نظریه بینامتنیت، این نتیجه به دست آمدهاست که این دو روایت، ویژگیهای مشترکی داشته و از بسیاری جهات همگون هستند. به این ترتیب، "نحوه تولد و پرورش یافتن"، "ارتباط با خورشید"، "وجود و حضور الهه باروری"، "دشمن و نابودگر"، "رستاخیز و انتقامگیری" و "یاری رساندن به مردگان" از گزارههای مشترک میان این دو روایت میباشد. از دستاوردهای اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل ویژگیهای مشترک برای دست یافتن به بینامتنیت، میان این دو روایت اسطورهای است.<br />کلید واژهها: اساطیر ایران و مصر، رستاخیز نباتی، تحلیل بینامتنی، کیخسرو، حورس.
کلید واژهها: اساطیر ایران ومصر,رستاخیز نباتی,تحلیل بینامتنی,کیخسرو,حورس
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2062.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2062_c78a9b0162bf41d18f93764c4aa56ab1.pdf
دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
3
2
2015
05
22
بررسی هنجارگریزی دستوری در شعر منوچهر آتشی
23
44
FA
مسعود
روحانی
دانشیار دانشگاه مازندران
ruhani46@yahoo.com
محمد
عنایتی قادیکلایی
کارشناس ارشد دانشگاه مازندران
enayati7663@yahoo.com
آشناییزدایی در جهان متن، شامل همهی شگردهایی میشود که در برجستهسازی یک متن ادبی دخیلاند و معمولاً با نوعی هنجارگریزی همراه هستند و میتوان گفت آشناییزدایی نتیجهی برجستهسازی و هنجارگریزی است. یکی از انواع هنجارگریزیهایی که که شاعر برای آفرینش اثر ادبی به آن دست میزند، هنجارگریزی دستوری است و آن به معنی گریز از قواعد نحوی حاکم بر زبان است؛ هر زبان دارای ساختار دستوری خاصی است که مطابق زبان معیار، نظم مییابد اما در زبان شعر، این نظم و ساختار به هم میخورد و نوعی برجستهسازی شکل میگیرد؛ به عبارت دیگر شاعر از امکانات دستوری زبان در جهت برجستهنمودن شعرش بهره میجوید. هنجارگریزی دستوری به اشکال گوناگون در شعر شاعران مختلف، دیده میشود.<br />بررسی شعر منوچهر آتشی نشان داده است که او از هنجارگریزی دستوری در هر دو بخش صرف (واژه) و نحو استفاده نموده است؛ انواع هنجارگریزی در سطح صرف در شعر آتشی عبارتند از: ساخت واژگان جدید، کاربرد واژگان کهن، بکارگیری واژگان امروزی و کاربرد واژگان بومی. در سطح نحو شعر آتشی نیز نمونههایی از گریز از هنجار دیده میشود که شاعر از این طریق به آشناییزدایی پرداخته است. این جستار موارد مختلف این قاعدهگریزیهای نحوی را مورد بررسی قرار داده و نشان داده است آتشی از چه روشهایی در جهت غریبهسازی نحو شعرش استفاده نموده است.
آشناییزدایی,هنجارگریزی دستوری,هنجارگریزی واژگانی,کهنگرایی,منوچهر آتشی
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2065.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2065_72a722d3a219c6990c4d0197ed5fbfbc.pdf
دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
3
2
2015
05
22
غم غربت(نوستالژی) وطن در سرودههای محمّدرضا شفیعی کدکنی
45
61
FA
ابوالقاسم
رحیمی
استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه حکیم سبزواری
haghchist@gmail.com
مصطفی
باقری
دبیر آموزش و پرورش
m.b.vafa1@gmail.com
جعفر
توانا علمی
دبیر آموزش و پرورش
jafartavana203@gmail.com
چکیده:<br />نوستالژی و غم غربت، دلتنگی حاصل از یادآوری گذشتههای تلخ و شیرین است که در هر فردی به شکل خودآگاه و یا ناخودآگاه بروزمی-کند. هدف از این جستار، توصیف و تحلیل جلوه-های گوناگون غم غربت از وطن در اشعار شفیعی کدکنی است که با تمرکز بر یگانگی با طبیعت، نیشابور در جایگاه نماد فرهنگی و تاریخی کل ایران و جهانی عاری از مرزها، در عین وابستگی به پیشینهی میهن، بیان شده است. از آنجا که در میان مصادیق گوناگون غم غربت، اندوه دوری از وطن، رکنی اساسی در نوستالژی محسوب می-گردد و با دانستن این نکته که وطن درونمایهی اصلی سرودههای شفیعی کدکنی است، نویسندگان این مقاله، در قالب بخشهای غم غربت از زادگاه، غم غربت نیشابور و خراسان و غم غربت از ایران، به بررسی نوستالژی وطن در سرودههای شفیعی کدکنی پرداختند و دریافتند که جلوهی نوستالژی جمعی در سرودههای وی گستردهتر و عمیقتر از نوستالژی فردی است.
غم غربت,نوستالژی,شفیعی کدکنی,نیشابور,وطن
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2066.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2066_73937b708e00029d9f82439f9dea9af0.pdf
دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
3
2
2015
05
22
جستاری بر مریثه در دیوان خاقانی
76
90
FA
احمد
غنی پور ملکشاه
عضو هیت علمی دانشگاه مازندران
ghanipour48@gmail.com
مرتضی
محسنی
مازندران
mohseni45@yahoo.com
سوگل
خسروی
مازندران
khosravi@sogol.com
یکی از موضوعات دلپذیر و موثری که از آغاز شعر دری تا امروز توجه ادب شناسان و شعر دوستان را جلب کرده است، مرثیه سرایی در شعر فارسی است. این نوع شعر نظر به ارتباطی که با افکار و احساسات شخصی شاعر دارد، از قدیمی ترین دوران شعر فارسی در دیوان شاعران موجود است. خاقانی شروانی یکی از شاعرانی است که در غالب موضوعات رایج روزگار خود طبع آزمایی کرده و مهارت و استادی خود را در انواع سخن به ثبوت رسانده است. در دیوان او نعت خدا و رسول، حکمت و موعظه، ستایش عزلت و انقطاع، حبسیه و وصف حال، مرثیه و وصف هجران دیده می شود.در این مقاله به بررسی مرثیه در دیوان خاقانی پرداخته شده است.<br /> خاقانی که همچون دیگر انسان ها، همواره در گذر حوادث و رویدادهای تلخ و شیرین بوده، دیوان او پر است از سوگ سروده هایی در ماتم عزیزان و خویشاوندان. سوز و درد خاقانی و اوج احساس او بیشتر در مراثی فرزند، عمو، پسر عمو و همسر او نمایان است. سوز دل و آتش درون او در این مراثی به حدی است که هر گونه حجابی را به آتش می کشد و با زبانی ساده اما گیرا غوغای دلش را بر ملا می کند. اگرچه در سایر مرثیهها داد سخن داده و حق سوگنامه را ادا کرده است و شرط اساسی مرثیه که همانا لطافت و رقت و دردانگیزی و شورآفرینی و قوت تاثیر و دلنشینی است، در مراثی این شاعر در سر حد کمال احساس می شود.
خاقانی,مرثیه,مرگ,سوز و درد
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2068.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2068_7758c55d730d5e11247c4a9c4e4c3709.pdf
دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
3
2
2015
05
22
سهم نوجوانان از مفاهیم تعلیمی- تربیتی مثنوی (براساس نقد داستانهای بازنویسی شده جعفر ابراهیمی شاهد و احمد نفیسی از مثنوی برای نوجوانان)
62
75
FA
سجاد
نجفی بهزادی
شهرکرد
najafi23ir@yahoo.com
جهانگیر
صفری
شهرکرد
safari_706@yahoo.com
اسماعیل
صادقی
شهرکرد
sadeghi@yahoo.com
نوجوانی، سن و سال جست و جوهای جدید برای یافتن راه زندگی و توجه به مطالب متنوع، علمی و.. است و نوجوان تحت تاثیر امور و مسائل ادبی و فرهنگی قرار میگیرد. استفاده از آثار مختلف ادبی و مکتوب به نوجوان کمک میکند تا اطلاعات و تجارب تازهای درباره مسائل مختلف به دست آورد، بینش خود را وسعت بخشد و با فرهنگ ملی خود آشنا شود. یکی از این متون کهن و ارزشمند، مثتوی معنوی است. انتقال مفاهیم تعلیمی در قالب داستان و حکایت-های جذاب، باعث نهادینه شدن این مفاهیم در شخصیت کودک و نوجوان و همچنین باعث پرورش قوه تخیل و پرسشگری آنها میشود. هدف این پژوهش بررسی مفاهیم تربیتی در داستانهای بازنویسی شده از مثنوی برای نوجوانان است و در واقع پاسخ به این سوال که نویسندگان بازنویس تا چه اندازه توانسته اند مفاهیم تربیتی و پیامهای آموزشی مثنوی را به این نسل انتقال دهند؟ و اینکه چه شیوههایی میتواند در انتقال این مفاهیم موثر باشد؟ در اکثر بازنویسیهای انجام شده از مثنوی به دلیل ضعف در پردازش ساختار داستانی و عدم خلاقیت نویسندگان، انتقال مفاهیم و پیامهای ارزشمند مثنوی به خوبی صورت نگرفته است و به جای بازنویسی و ایجاد خلاقیت در ارائه مفاهیم تربیتی، شاهد شرح و ترجمه و بازنویسی واژه به واژه(ساده) داستان ها و حکایات هستیم.
مثنوی,کودک و نوجوان,بازنویسی,ادبیات تعلیمی
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2228.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2228_0e944a29326a6c4624179d0e8e0847d5.pdf
دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
3
2
2015
05
22
کفش های مکاشفه و رویکرد نوستالژیک
91
109
FA
سولماز
مظفری
مدرس دانشگاه فرهنگیان شیراز
دانش آموخته ی تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور تهران( مقطع دکتری)
s_mozafari8673@yahoo.com
نوستالژی یکی از مباحث مطرح در نقد روان شناسی است که در فارسی به حسرت سروده یا دل تنگی بازگردانی شده است. حسرت گذشته های شیرین و تقابل زمان حال با گذشته، نوستالژی نامیده می شود. غم غربت و دوری از وطن، یادکرد مرگ، حسرت دوران کودکی و جوانی، جدایی معشوق، یاد دوران باشکوه تاریخ، باستان گرایی و آرزومندی آرمان شهر از مولفه های آن به شمار می روند. احمد عزیزی، شاعر معاصر، اشکال و ابعادی از دردمندی، حسرت و دل تنگی را در شعر خود به نمایش گذاشته است. این مقاله ی تحلیلی- توصیفی به بررسی اشعار وی در مجموعه شعر«کفش های مکاشفه» پرداخته و در رویکرد نوستالژیک وی به غربت، یاد گذشته، یادکرد مرگ و خاطرات کودکی و جوانی، نوستالژی عارفانه و مولفه های بازگشت به تاریخ و اسطوره و آرزوی آرمان شهر در مجموعه شعر «کفش های مکاشفه» تامّلی نموده است. مهم ترین دستاورد این پژوهش شناسایی عوامل گوناگون تاثیرگذار بر اندیشه و ذهن شاعر در رویکرد نوستالژیک وی در این مجموعه شعر با ذکر نمونه ها و مصادیق شعری است. <br /><br />واژگان کلیدی: نوستالژی، خاطره ی فردی، خاطره ی جمعی، احمد عزیزی، کفش های مکاشفه
نوستالژی,خاطره ی فردی,خاطره ی جمعی,احمد عزیزی,کفش های مکاشفه
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2126.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2126_2d3945536e8156502723235c3c0b6d0f.pdf