دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
4
2
2016
05
21
قرآن وعلوم بلاغی؛باتأکیدبرارزش های بلاغی حدائق السحررشیدالدین وطواط
11
19
FA
محمود
مهدوی دامغانی
دانشیار بازنشسته دانشگاه فردوسی مشهد
mahdavi@damghani.com
بی تردید نزول قرآن کریم، این معجزۀ خالدۀ خداوند و حضرت ختمی مرتبت(ص)،زمینه ساز تحول بزرگی در عالم ادبیات بویژه در حوزۀ علوم بلاغی گردید به نحوی که این دانش را زاده بلاغت قرآن کریم می دانند و همین ارجمندی است که بلاغت زبان فارسی نیز از آن بی نصیب نمانده است و از همین رو است که ادبا ،سخنوران و نویسندگان فارسی زبان آثار ادبی خود را با آیات نورانی قرآن و سخنان درر بار نبی مکرم اسلام(ص) و ائمۀ هدی(ع)، زیب و زیور و غنا بخشیده اند.تألیف کتاب های علوم بلاغی به زبان فارسی که از سده چهارم هجری آغاز شده بود.در سده ششم به اوج خود رسید و کتاب های مستقل در یک موضوع تألیف شد،یکی از این کتاب ها که در حال اختصار بسیاری از مباحث بدیع را در بر دارد « حدائق السحر فی دقائق الشعر» دبیر و نویسنده و شاعر توانا رشید الدین وطواط است،این کتاب ارزنده که از هنگام چاپ نخست آن تا کنون یکصد و شصت و پنج سال می گذرد شایسته بررسی بیشتر از این است که بتوان در یک مقاله همۀویژگی های پسندیده آن را روشن کرد،در این مقاله اندک کوششی صورت گرفته است تا گوشه هایی از این کتاب مورد مطالعه قرار گیرد،امید است در مبحث علوم بلاغی و همچنین ادبیات تطبیقی به ویژه در راستای دو زبان مهم عربی و فارسی به این کتاب بیشترتوجه شود.
قرآن کریم,رشیدالدین وطواط,حدائق السحر,صد کلمه
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2578.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2578_61cd1e98adb2723bc4a017efedfbbc96.pdf
دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
4
2
2016
05
21
بررسی و تحلیل بلاغی تلمیحات شاهنامه ایِ محمد سلمانی
20
36
FA
علی
پدرام میرزایی
دانشیار دانشگاه پیام نور
ali.pedram.mirzaei@gmail.com
هوشنگ
مرادی
هیئت علمی پیام نور
hooshangmoshkan@gmail.com
بررسی و تحلیل بلاغی تلمیحات شاهنامهایِ محمد سلمانی چکیده <br />تلمیح با تداعی رویدادهای آشنا، متن را از نظر صورت و معنا، استحکام و عمق میبخشد و ذهن خواننده را از لذت ادبی سرشار میسازد. شاعران از این صنعت ادبی، چونان ابزار شعری و بیانی در مقاصد گوناگون بهره میبرند. محمد سلمانی، غزلسرای معاصر، (متولد 1334) در دو دفتر شعری که تا کنون با نامهای «غزل زمان» و «دربهدر درپی نیافتنت» به چاپ رسانده، گرایش ویژهای به تلمیح داشته است.<br /> این مقاله به تلمیحات شاهنامهایِ موجود در شعر او نظر داشته و 22 نمونۀ یافت شده در دو کتاب نامبرده را به شیوۀ بلاغی و بویژه بیانی، تحلیل کرده است. هدف اصلی مقاله، نشان دادن پارهای از توانمندیهای شاعر در بهرهگیری از تلمیح از منظر زیبایی شناسی بوده و در ضمنِ آن، دخل و تصرفها، نوآوریها، تسامحات و اشتباهات احتمالی شاعر نیز در این نمونهها مورد بررسی قرار گرفته است. <br />در این واکاوی مشخص شد که سلمانی در کاربرد تلمیحات اسطورهای شاهنامه، حتی المقدور، از خام سرایی پرهیز کرده و ملزومات دیگری از جمله ایهام را نیز رعایت کرده و این امر در زیبایی شناسی شعر او از منظر تداعی تأثیرگذار بوده است. همچنین مشخص شد که سلمانی از میان شخصیتهای اسطورهای، توجه ویژهای به شخصیت سیاوش داشته است. در چند مورد اندک نیز در رعایت تناسبها و اعلام تلمیحی، تسامحات و اشتباهاتی دیده شد.<br />درخور ذکر است که با این رویکرد، پژوهشی دربارۀ شعر سلمانی انجام نگرفته است.<br /><br /><br /><br /> کلید واژهها : تحلیل بلاغی؛ تلمیح؛ تلمیحات شاهنامهای، غزل معاصر؛ محمد سلمانی.
تحلیل بلاغی,تلمیح,تلمیحات شاهنامه ای,غزل معاصر,محمد سلمانی
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2713.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2713_99789f6b54827dca8115fe941777bfb2.pdf
دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
4
2
2016
05
21
تاثیر بلاغت کلام مولوی در تفضیل حقیقت بر عقل، در مثنوی
37
51
FA
ابراهیم
رنجبر
دانشیاز گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز
ranjbar87@gmail.com
در این نوشته جایگاه عقل را از دیدگاه مولوی بررسی کرده ایم در دو حوزة مربوط به معارف بحثی اهل استدلال و دریافتها و تجارب شهودیِ متعلق به عرفان. از دریافتهای شهودی تنها به معرفت الله توجه کرده و از آن بنا به دلایلی به حقیقت تعبیر کردهایم. ملاک بررسی ما صرفا مثنوی مولوی است نه تمام آثار او. در مثنوی عقل در آفرینش و جوهر، از نظر کارکرد و مدیریتِ معیشت مادی و کسب معارف بحثی و دانشهای حسی و تجربی مقامی بسیار بلند و بیمانند دارد چنان که هیچ جوهری به شرف آن نمیرسد و مولوی از آن با اوصاف والا یاد میکند. با وجود این در دیدگاه وی عقل به حوزة «حس دیگر»، معارف ذوقی و شهودی، دریافتهای ماورای منطق مادی، درک خوارق عادات و معجزات انبیا و خصوصا درک جمال حق و وصول به حقیقتِ معرفت که عشق ثمر عالیترین درجة آن است، راه ندارد.
مولوی,مثنوی,عقل,معرفت الله,حقیقت
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2715.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2715_7008f7a493d72111446a17f04fa6da6d.pdf
دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
4
2
2016
05
21
تحلیل روایت شناختی قصه ی صدر جهان در مثنوی
52
60
FA
مجید
سرمدی
مدیر گروه ادبیات استان البرز
ms1_ir@yahoo.com
قصّه و حکایت، موضوع اصلی تحلیل نظریۀ روایت شناسی است. در حوزۀ روایت شناسی با تلفیق نظریات مختلف، ابعاد گوناگون قصّه را مورد بررسی قرار می دهیم. <br />در پژوهش حاضر، تلاش شده است، با توجه به نظریات و شیوه های روایت شناسان معروفی چون تودروف، پراپ، گریماس، برمون، ژنت ،بارت و ... سبک روایی داستان را از منظر عاشق و جایگاه آن مورد بررسی قرار دهیم.<br />در متون عرفانی اولین و مهمترین عنصر معرفت عشق است. به همین دلیل در این داستان عاشقانه در تلاشیم تا این داستان را از منظر عشق و جایگاه آن مورد پژوهش قرار دهیم. <br />به طور کلی قصه را به صورت جداگانه در آغاز تحلیل روایی کرده و سپس به بررسی جایگاه عشق در این داستان می پردازیم.<br />در قصّه عاشقانۀ صدر جهان، که از عمیق ترین و روایی ترین داستان های مثنوی است مقوله عشق جایگاه اساسی و تعیین کننده دارد.از اینرو کوشیده ایم، در این مقاله نقش وجودی مولانا و قدرت روایتگری وی مورد تحلیل و بررسی روایت شناختی قرار گیرد.بنابراین کوشش نویسنده بر آن بوده تا با استفاده از آرای روایت شناسان معروف و صاحب نظر و با توجه به شخصیت و شگردهای روایتگری مولانا به این داستان نغز، نگاهی دگرگون و جدید افکنده شود.
عشق,قصّۀ عاشقانه,مولانا,روایتشناسی,صدر جهان,مثنوی معنوی
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2561.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2561_54aed696d78197e35e778db442471abb.pdf
دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
4
2
2016
05
21
برخورد هنری مولانا با حرف اضافه در مثنوی معنوی
61
73
FA
عبداله
ولی پور
پیام نور
abdollahvalipour@gmail.com
نظریۀ فرمالیسم، یکی از جریانهای نقد ادبی است که در دهۀ اول قرن بیستم در مسکو پدید آمد. طرفداران این نظریه به الگوهای مربوط به فرم و شکل ظاهری متنِ ادبی توجه داشتند. به اعتقاد فرمالیستها «ادبیتِ» متن از راه برجستهسازی، آشناییزدایی و ... حاصل میشود. به کارگیریِ این ترفندها، سبب به تأخیر افتادن و گسترش معنای متن و در نتیجه التذاذ و بهرهوری بیشتر خواننده از آن میشود. از این منظر، <em>مثنوی</em> به خاطر نگرش خاص مولانا و تجربههای منحصر به فرد وی هنگام سرودن این اثر، <em>مثنوی</em> را مشحون به خلافآمد عادتهایی در کاربردهای صرفی و نحوی کرده و با برهم زدن قاعدههای دستوری، سبب زایش طبیعی شعر و برجستگی زبان شعری وی شده است. این مقاله بر آن است تا با بررسی و تحلیل شیوههای کاربرد حرف اضافه در <em>مثنوی</em>، میزان تأثیر این شگردها را بر مخاطب مشخص سازد. روش تحقیق به صورت کتابخانهای و تحلیل محتوا و طبقهبندی دادههاست. جایگاه مولوی در ادب فارسی، ضرورت مطالعه در خصوص وی، و نیز نبودنِ پژوهشی در این موضوع، اهمیت تحقیق را مشخص میکند و حاصل مقاله نیز نشان میدهد که مولوی با کاربردهای نامتعارف حرف اضافه در سطوح مختلفِ صرفی و نحوی، موجبات برجستگی زبان و در نتیجه تأثیرگذاری مضاعف <em>مثنوی</em> بر مخاطب را فراهم آورده است.
مثنوی مولوی,حرف اضافه,نقد صورتگرایانه
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2577.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2577_36369ce73f9a1339bf26e16045dd7e54.pdf
دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
4
2
2016
05
21
می عرفان در ساغر بیان و بلاغت
74
86
FA
سیدمجید
تقوی بهبهانی
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد
smtb33@yahoo.com
<br />ا
از دیرباز شاعران و نویسندگان برای اثرگذاری بیشتر بر ذهن و جان خوانندگان و نیز نشان دادن هنر کلامی خود به بیان اندیشههای خود با بهرهگیری از تخیّلات شاعرانه پرداختهاند. در میان شاعران عارف مولانا جلالالدین در این راه توفیق نمایانی داشته است که راز ماندگاری آثارش – بهویژه <em>مثنوی</em>- در این زمینه است. در این نوشتار به نحوه بیان شاعرانه مولانا در یکی از داستانهای <em>مثنوی </em>یعنی قصه دقوقی و کراماتش پرداختهایم و نشان دادهایم که مولانا چگونه اندیشههای ناب عرفانی را در ظرف صور خیال به خوانندگان <em>مثنوی</em> ارائه کرده است و از تشبیه تمثیل و دیگر تشبیهات و کنایات با موفقیّت بهره برده است. در این مقاله موارد متعدد صور خیال در داستان دقوقی آمده و نشان داده شده است که چرا <em>مثنوی</em> در بیان داستانها با زبان شاعرانه ممتاز است و با هیچ اثر دیگری قابل مقایسه نیست.
مولانا,دقوقی,صور خیال,تشبیه تمثیل,اضافه تشبیهی,کنایات
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2707.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2707_455bd40aa0815a98671920ddeb2281a1.pdf
دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
4
2
2016
05
21
بلاغت واژگانی تناظر در ادبیات حقوقی فرانسه و ایران
87
98
FA
سید احمد علی
هاشمی
دانشگاه پیام نور
hashemie.ahmadali@gmail.com
اصطلاح « تناظر» در حقوق ایران ترجمه اصطلاح فرانسوی contradiction است . این اصطلاح در حقوق ایران با برگردان های مختلفی نظیر « ترافع» ، « تقابل» ، « تدافع» و...مواجه شده است و هر یک از حقوقدانان ایران با ذوق و سلیقه خود ترجمه ای را مطرح ساخته اند. اما برای تعیین ترجمه دقیق بهتر است ابتدا معنا و مفهوم این اصطلاح در حقوق فرانسه دقیقاً روشن شود و سپس معادل صحیح آن انتخاب گردد. در حقوق فرانسه، برابری اصحاب دعوا در برابر قاضی مستلزم این است که به هریک از اصحاب دعوا فرصت و امکان داده شود که نه تنها ادعاها، ادله و استدلالات خود را مطرح نماید بـلکه ادعـاها، ادله و استدلالات رقیب را مورد مـناقشه قـرار دهد. با توجه به این مفهوم به نظر می رسد ترجمه « تناظر» بهترین ترجمه از اصل مذکور باشد. درعینحال در حقوق ایران، هیچ اصطلاحی جا نیافتاده است و قوانین نیز در هیچ نـصی، اصل مزبور را تحت عنوان یاد شده یـا عنوانی مشابه، صریحاً ترجمه ننموده است؛ البته مـقرراتی در جهت فراهم نمودن زمینه اجراء، لزوم احترام و ضمانت اجرای آن در قانون جدید آئین دادرسی مدنی، تدوین گردیده اسـت. لذا قانونگذار ایران میباید در مقام تدوین و اصلاح مقررات آئین دادرسی مدنی این اصل را واژه انگاری نموده و مبانی آن را مورد بررسی قرار دهد. در این مقاله ضمن بیان ترجمه های متعدد از این اصل ، سعی می شود بهترین ترجمه را انتخاب و معنای این اصل را توضیح دهیم.
ترافع,تقابل,تناظر,آیین دادرسی مدنی,حقوق اصحاب دعوی
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2640.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2640_af795721d407b70beb43dc0d810ab936.pdf
دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
4
2
2016
05
21
نمود هنـری فعـل در غـزلهای خلیفه (10 هـ.ش.)
99
114
FA
ابوالقاسم
قوام
هیات علمی و مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد
ghavam@um.ac.ir
منصوره
حاجی هادیان
دانشجوی دکتری فردوسی مشهد
m.hajihady@gmail.com
عناصر دخیل و مؤثر در شیوایی و روانی شعر هر شاعر از جنبههای گوناگون شایان بررسی، ارزیابی و سنجش است. اشعار خلیفه نیز در نوع خود شایسته تأمل و ژرفنگری است تا جهات تأثیرگذار کلام او نمایان شود یکی از این دادهها بررسی کاربرد هنری فعل در اشعار اوست. اکنون این سؤال مطرح است عناصر دخیل در زیبایی ساخت فعلهای اشعار این شاعر چیست و پربسامدترین آن کدام است و چه تأثیری در زیبایی، مفهوم و شیوایی متن اشعار او دارد؟ بررسی نمود هنری فعل در اشعار خلیفه این نتیجه دریافت میشود که بیش از یک فعل و گاه سه یا چهار فعل در هر بیت از اشعارش دیده میشود که بهرهمندی از این افعال نشان دادن هنرمندی در امر بلاغت و زیباییآفرینی لفظی و معنوی است. همچنین کاربرد زوجها فعلهای مجاور به صورتهای متضاد، تکرار صیغههای فعلی، تکرار جزء پیشین فعل و کاربرد بلاغی ترکیبات فعل از عناصر سبکی اشعار این شاعر است که پربسامدترین شگردهای بلاغی را میتوان ایهام، تقابل، ترادف و همایی، تجانس و در مواردی محدود مجاز، مشاکله، تناسب و تناقضنمایی را نام برد.
شعر,خلیفه,ترکیبات فعلی,کاربرد بلاغی فعل
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2750.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2750_e26fb4dbddee43bef10f3218359cbc57.pdf