ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل هرمنوتیک داستان آمدن مهمان پیش یوسف (ع) در مثنوی مولوی
بررسی آثار ادبی از دیدگاههای گوناگون میتواند جنبههای مختلف زیباییهای ساختاری، فنّی و معنایی هر اثر را به گونهای نظاممند و مبتنی بر انگارههای علمی برای خواننده مشخص کند. امروزه مطالعات هرمنوتیک یکی از شیوههای راهگشا برای کشف ابعاد پنهان معنای متنهای ادبی محسوب میشود. اینگونه پژوهشها در پی درک معنا از طریق شناخت نیّت مؤلف و با توجّه به بستر زمانی، مکانی و تاریخی شکل-گیری متن است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نمونهای ازمتون نمادین ادب فارسی یعنی داستان آمدن مهمان پیش یوسف (ع) در مثنوی مولوی است. در این چارچوب، نیت شاعر از انتخاب عناصر داستان مورد ارزیابی واقع شده است. سخن مولانا به عنوان یکی از عمیقترین متون تأویلپذیر در ادب فارسی می-تواند موضوع مناسبی برای بررسیهای هرمنوتیک از این دست باشد. داستان مذکور نیز همچون سایر اشعار مثنوی معنوی حاوی لایههای نهفته و کاربرد نمادین مفاهیم مختلف و نیز اشارههای پیدا و پنهان به اندیشههای مولانا درباره جهان و انسان است و پژوهش حاضر میکوشد بخشی از این مفاهیم را از متن استخراج کند. در این راه با اشاره به عناصر داستان و مقایسه اندیشههای مولوی و افلاطون تفسیری نمادگرا مبتنی بر هرمنوتیک فلسفی از این داستان ارائه گردیده است. نتایج حاصل از انجام پژوهش دربردارنده این مهم است که کاربرد برخی واژهها و مفاهیم در شعر مولوی همچون آفاق حاکی از نگرش افلاطونی مولوی و اشارهای به سیر آفاقی سالک است. بعلاوه کلیدواژه آینه که تنها سایه ای از حقیقت را به دست میدهد، میتواند با همین نیّت از سوی مؤلّف به کار رفته باشد.
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2457_98ca333e75220cd162cb53ea4fff8c75.pdf
2015-11-22
9
21
هرمنوتیک
مولوی
مثنوی معنوی
مُثُل افلاطونی
داستان آمدن مهمان پیش یوسف (ع)
مهدخت
پورخالقی
dandelion@um.ac.ir
1
استاد زبان وادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
سید محمد
حسینی معصوم
hosseinimasum@pnu.ac.ir
2
دانشیار گروه زبانشناسی و زبانهای خارجی دانشگاه پیام نور
LEAD_AUTHOR
قرآن کریم (1381). ترجمه خرمشاهی، بهاءالدین. تهران: انتشارات نیلوفر.
1
آشوری، داریوش (1373). شعر و اندیشه. تهران: نشر مرکز.
2
احمدی، بابک (1370). ساختار و تأویل متن: شالوده شکنی و هرمنوتیک. تهران: نشر مرکز.
3
افلاطون (1348). جمهور. ترجمه فؤاد روحانی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
4
بیدهندی، محمد (1385). «هرمنوتیک و تأویل از دیدگاه علامه طباطبایی و مارتین هایدگر». خردنامه. شماره 46. صص 80-73.
5
پاپکین، ریچارد؛ استرول، آوروم (1972). کلیات فلسفه. ترجمه مجتبوی، سیدجلالالدین (1402ق). تهران: انتشارات حکمت.
6
زرینکوب، عبدالحسین (1364). سرّنـی. جلد 1. تهران: انتشارات علمی.
7
سالار، صدیقه؛ تاجیک، الهه (1389). «تأثیر هرمنوتیک در فهم قرآن». مجله فروغ وحدت. سال ششم. شماره 21. صص 32-19.
8
زمانی، کریم (1389). شرح جامع مثنوی معنوی. جلد اول. تهران: انتشارات اطلاعات.
9
سهروردی، شهابالدین (شیخ اشراق) (1387). مونس العشاق یا فی حقیقة العشق. تهران: مولی، چاپ سوم.
10
شفیعی کدکنی، محمدرضا (1358). موسیقی شعر. تهران: انتشارات توس.
11
کادن، جان آنتونی (1386). فرهنگ توصیفی ادبیات و نقد. ترجمه کاظم فیروزمند. تهران: انتشارات شادگان.
12
علویمقدم، مهیار (1386). «کاربرد تحلیلهای هرمنوتیکی و تأویلگرایانه در شعر حافظ». فصلنامه تخصصی ادبیات فارسی. دانشگاه آزاد اسلامی مشهد. صص 146-128.
13
غنی، قاسم (1383). تاریخ تصوف در اسلام. 3 جلد. تهران: انتشارات زوار.
14
قائمىنیا، علیرضا (1392). «تفسیر هرمنوتیکی قرآن با تأکید بر نقد روشنفکران داخلی ایران». مطالعات تحول در علوم انسانی. سال اول. شماره اول. صص 108-87.
15
مولانا جلالالدین محمد (1373). مثنوی معنوی. تصحیح رینولد نیکلسون. به اهتمام دکتر نصرالله پورجوادی. تهران: انتشارات امیرکبیر .
16
مهاجر، مهران؛ نبوی، محمد (1376). به سوی زبانشناسی شعر. تهران: نشر مرکز.
17
هایدگر، مارتین (1381). شعر زبان و اندیشه رهایی. ترجمه عباس منوچهری. تهران: انتشارات مولی.
18
واعظی، احمد (1380). درآمدی بر هرمنوتیک. تهران: مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر.
19
وحیدیان کامیار، تقی (1379). بدیع از دیدگاه زیبایی شناسی. تهران: انتشارات دوستان.
20
Weinsheimer, Joel (1988). Gadamer's Hermeneutics: Reading of Truth and Method. New Haven: Yale university press, Second Edition.
21
ORIGINAL_ARTICLE
مآخذِ داستان ها و افسانه های جواهرالاسمارعماد بن محمدالثغری
قصه های زنجیره ای جواهر الاسمار که با شگرد قصه درقصه نوشته شده است، یکی از برجسته ترین ویژگی این مجموعه داستان است. این اثر، گرد آوری شده از قصه های به هم پیوسته وگاهی نیز به تمامی جداگانه است که در شب های پیاپی از زبان راوی بازگو می شود. شمار قصه ها برخلاف عنوان فرعی کتاب، به 40 قصه نمی رسد، بلکه « طوطی»، 100 داستان را به مدت 52 شب نقل می کند. غالب این داستان ها و افسانه ها به نوعی در طول همان داستان اصلی بیان می شوند و از نظر محتوایی نزدیک به آن است. برخی از مضامین و محتوای داستان های جواهرالاسمار عیناً در افسانه های ازوپ، افسانه های لافونتن، الهی نامۀ عطار نیشابوری و...دیگر نویسندگان و شاعران دیده شده یا قابل تطبیق با کلمات و عبارات این نویسندگان و شاعران است. این می تواند از باب «توارد» یا «تأثیر» یا اقتباس باشد. اغلب حکایات و افسانه های جواهر الاسمار از داستان های پنجاتنترا، هزاریک شب، سندبادنامه، بختیارنامه و...الگو برداری شده اند. جواهر الاسمار و داستان های متعدد و پر شاخ و برگ آن از نظر موضوعی همسانی نزدیکی با متون ادبی مذکور دارد که هدف ازتدوین مقاله ی حاضر آن است که اهمّ همسانی و تفاوت روایات ِداستان «جواهرالاسمار» بررسی و تبیین شود. مهم ترین و بارزترین مختصۀ افسانه های جواهر الاسمار «تکرار» یک بنمایه درنقل داستان های گوناگون است.
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2455_9a1eec5b3647aaf7dc0e545a9b8c133f.pdf
2015-11-22
22
34
جواهرالاسمار
داستان
همسانی
عماد بن محمد الثغری
افسانه
آسیه
ذبیح نیا
asieh.zabihnia@gmail.com
1
هیئت علمی
LEAD_AUTHOR
ازوپ (1383). افسانههای ازوپ داستانسرای یونانی. ترجمه علیاصغر حلبی. تهران: انتشارات اساطیر.
1
الثغری، عمادبن محمد (1385). طوطینامه (جواهر الاسمار). به اهتمام شمسالدین آل احمد. تهران: فردوس.
2
ایندو شیکهیر (1341). پنجاتنترا. تهران: انتشارات تهران.
3
بالائی، پیوند (1384). «قصههای عامیانه و طوطینامه». ادبیات داستانی. ش 88. صص 29-25.
4
برتنس، هانس (1384). مبانی نظریه ادبی. ترجمه محمدرضا ابوالقاسمی. تهران: نشرماهی.
5
بهار، مهرداد (1352). اساطیر ایران. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
6
بهار، محمدتقی (1369). سبکشناسی. جلد سوم. تهران: امیرکبیر. چاپ پنجم.
7
تقوی، محمد (1376). بررسی حکایتهای حیوانات. تهران: روزنه.
8
حبیباللهی، نپتون (1378). آسمان بی انتهای عشق: در پیرامون شیوه داستانسرایی عطار. مشهد: انتشارات محقق.
9
شمیسا، سیروس (1383). انواع ادبی. تهران: فردوس. چاپ دهم.
10
رزمجو، حسین (1382). انواع ادبی. مشهد: دانشگاه فردوسی. چاپ چهارم.
11
ریپکا، یان (1364). ادبیات ایران در زمان سلجوقیان و مغول. ترجمه یعقوب آژند. تهران: گستره.
12
زرینکوب، عبدالحسین (1353). نه شرقی نه غربی، انسانی. تهران: انتشارات امیرکبیر.
13
ــــــــــ (1362). یادداشتها و اندیشهها. تهران: انتشارات جاویدان. چاپ چهارم.
14
ــــــــــ (1370). نقش بر آب. تهران: معین. چاپ دوم.
15
صفا، ذبیحالله (1366). تاریخ ادبیات در ایران. جلد 3. بخش 2. تهران: انتشارات فردوس. چاپ چهارم.
16
طسوجی، عبدالطیف (1315). هزار و یک شب. با مقدمه علی اصغر حکمت. تهران: کلالۀ خاور.
17
عطار، فریدالدین (1359). الهینامه. تصحیح هلموت ریتر. تهران: انتشارت توس.
18
ــــــــــ (1389). الهینامه. تهران: انتشارات نیک فرجام.
19
ظهیری سمرقندی (1381). سندبادنامه. تصحیح سیدمحمد باقر کمالالدینی. تهران: میراث مکتوب.
20
گرجی، ابراهیم (1384). «درآمدی بر طوطینامه با جذابیتهای امروزین». کیهان فرهنگی. ش 229. صص 46-45.
21
لافونتن (1359). قصههای لافونتن. ترجمه منظوم نیر سعیدی. تهران: انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
22
محجوب، محمدجعفر (1382). ادبیات عامیانۀ ایران. به کوشش حسن ذوالفقاری. تهران: نشر چشمه.
23
محجوب، محمدجعفر (بیتا). «دربارۀ افسانه گلریز و کتاب طوطینامه». مجله سخن. ش 7. سال یازدهم.
24
محجوب، محمدجعفر (1364). عناصر داستان. تهران: انتشارات شفا.
25
محمدی، محمد (1381). فرهنگ ایرانی پیش از اسلام و آثار آن در تمدن اسلامی و ادبیات عربی. (ویرایش دوم). تهران: توس.
26
محمدی، محمدهادی؛ قایینی، زهره (1383). تاریخ ادبیات کودکان ایران. تهران: چیستا.
27
مولوی، جلالالدین محمد (1384). مثنوی معنوی. به کوشش سعید حمیدیان. تهران: نشر قطره.
28
میلز، مارگارت (1391). «مکر زنان و راویان مرد». ترجمه لاله خسروی. نشریه فرهنگ مردم. ش 43 و 44. صص 139- 115.
29
نبیلو، علیرضا؛ اکبری، منوچهر (1386). «تحلیل عناصر داستانی طوطینامه». فصلنامۀ پژوهش های ادبی. سال 5. ش 18. صص 163-141.
30
ORIGINAL_ARTICLE
واژههای فارسی در زبان عربی
زبان عربی واژگانی به صورت دست نخورده و واژگان زیادی به صورت برهم زده شده از زبان فارسی وام گرفته است. و از زبان فارسی واژگان زیادی بشکل های مختلف به زبان عربی وارد شده است که به آنها معربات یعنی عربی شده میگویند. ریشه بسیاری از معربات هنوز ناشناخته است. و به دلیل اینکه در عربی سازی واژگان بیگانه به طور کامل برهم ریخته میشود نمیتوان به سادگی اینگونه معربات را ریشه یابی کرد. در دوران پیش از اسلام، شعر عرب به درجهی ممتازی از فصاحت، سلاست و نفاست کلام رسیده بود. شاعران عصر جاهلی اشعاری آفریدهاند که پژوهش در آن، گرههای پر پیچ و تاب فرهنگ عرب و تشکیل زبان عربی را باز مینماید. در نظم جاهلی، عنصرهایی نیز هستند که ارزش بسیاری برای پیشبرد علم دارند. گفته میشود حدود ۵ هزار واژه ی معرب از کلمات رایج در زبان فارسی به زبان عربی راه یافتهاست.گفته میشود حدود ۵ هزار واژه ی معرب از کلمات رایج در زبان فارسی به زبان عربی راه یافتهاست. از جمله ی آنها بنفسج (از بنفشه). در این مقال سعی شده تعدادی از واژه های فارسی که در عربی اعم از شعر، حدیث و یا قرآن وارد شده ریشه یابی و بررسی شود.
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2458_8c77c3b37850c500467d941e1bed422d.pdf
2015-11-22
35
51
زبان عربی
زبان فارسی
معرّب
حسین
حدیدی قمبوانی
hadidi660@gmail.com
1
عضو علمی و مدیر گروه رشته زبان و ادبیات عرب دانشگاه پیام نور سازمان مرکزی
LEAD_AUTHOR
قرآن کریم.
1
ابن قتیبة، عبدالله ابن مسلم (1952م). عیون الاخبار. جلد 3. قاهره: دار الکتب المصریة.
2
ابونواس، الحسن بن هانی (1998م). الدیوان. بیروت: دارالکتاب.
3
ادی شیر، انوری (1908م). الالفاظ الفارسیه المعربه. بیروت.
4
اعشى، باهله (1996م). دیوان اعشی. بیروت: دارالفکر العربی.
5
امام شوشتری، محمدعلی (1347). فرهنگ واژههای فارسی در زبان عربی. تهران: سلسله انتشارات انجمن آثار ملّی.
6
بحتری، ابوعباد (۱۹۶۳م). دیوان اشعار. قاهره.
7
تبریزی، محمدحسین ابن خلف (1361ش). برهان قاطع. تهران: انتشارات معین.
8
الجاحظ، عمرو ابن بحر (1900م). کتاب البخلاء. لیدن.
9
ـــــــــ (25 – 1323). الحیوان. قاهره.
10
جوالقی، ابومنصور موهوب بن خضر (1361ق). المعرب من الکلام العجمی. به تحقیق احمد محمد شاکر. قاهره.
11
ـــــــــ (1361ق). المعرّب من الکلام الاعجمی. قاهره: دار إحیاء الکتب العربیه.
12
حدیدی، حسین (1386 ش). خدمات ایرانیان به زبان و ادبیات عرب. بمبئی: پروین.
13
الحموی، یعقوب (1977م). معجم الادباء. بیروت: دار صادر. جلد 5.
14
خفاجی، شهابالدین (2003م). شفاء الغلیل. قاهره: دار الصاوی.
15
الشرتونی اللبنانی، سعیدالخوری (1403 ق). اَقْرَبُ الْمَوارد. قم: منشورات مکتبه آیة الله العظمی المرعشی النجفی.
16
صیادانی، علی (1393). «وام واژههای فارسی دیوان ابن هانی؛ شاعر شیعه اندلس». نشریه پژوهشهای زبانشناسی تطبیقی. سال چهارم. شماره 8. صص 157- 143.
17
فیروزآبادی، مجدالدین محمد بن یعقوب (1991). القاموس المحیط. بیروت: دارإحیاء التراث العربی.
18
مسعودی، علی ابن حسین (1985م). مروج الذهب. بیروت: دارالاندلس للطباعه و النشر. چاپ 26.
19
المعتزّ عبد الله ابن الخلیفه العباسی (1972). الآداب. بغداد.
20
میدانی نیشابوری، احمدابن محمدابن احمد (1379ش). السامی فی الاسامی. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
21
ORIGINAL_ARTICLE
ترجمۀ گزینشگرانۀ شعر: شروط و دربایستها
ترجمۀ منظومههای بلند گاهی چنان دشوار مینماید که برخی از مترجمان را بر آن میدارد که تنها به برگردان ابیاتی گزینشی از آنها بسنده کنند. در این ترجمههای «گزینشگرانه»، باید شروطی رعایت شوند که تخلف از آنها ممکن است موجب شود که ترجمه، حتی با وجود دقت در برگردان کلمات شعر اصلی، از جانمایه و غرض اصلی شعر دور افتد و، در بدترین حالت، برگردان محرّفی از آن باشد. مقالۀ حاضر بر آن است تا ضمن بررسی نقادانۀ نمونهای از ترجمۀ فارسی بندهایی از منظومۀ بلند به یادبود ای. اچ. اچ. سرودۀ الفرد لرد تنیسون، شروط لازم ترجمۀ گزینشگرانۀ شعر را برشمارد، که عبارتاند از حفظ زمینههای «زبانی» و «زمانی» شعر اصلی. عدم توجه به این دربایستها در ترجمۀ مورد نظر موجب شده است که جانمایه و غرض شعر یکسره متفاوت با آنچه هست به نظر آید، آنچنانکه تعلیقات مترجم نیز به جبران این مشکل کمترین کمکی نکرده است. در پایان، ترجمۀ فارسی دیگری از همین بندهای شعر ذکر میشود که در آن، دربایستهای دیگری که، در کنار شروط مذکور، بر روی هم، «شرط کافی» برای امکان ترجمۀ گزینشگرانۀ شعر شمرده میشوند، رعایت شده است؛ میتوان گفت که این ترجمۀ منظوم، علاوه بر جانمایه و غرض شعر، جنبههای صوری و زیباییشناختی شعر را نیز، تا اندازهای، منتقل کرده است.
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2295_5f9eb6effcb322718bf8838c29bea62f.pdf
2015-11-22
52
65
گزینشگری در ترجمۀ شعر
شروط لازم و کافی ترجمۀ گزینشگرانه
زمینۀ زمانی
جنبههای زیباییشناختی ترجمه
مجید
فتاحی پور
majifata@yahoo.com
1
استادیار و هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پرند
LEAD_AUTHOR
صالح
طباطبایی
saleh.tabatabai@yandex.com
2
کارشناس زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه شهید بهشتی تهران
AUTHOR
الهی قمشهای، حسین؛ بهشتی شیرازی، سیداحمد (1382). کیمیا، دفتر سوم. تهران: انتشارات روزنه. چاپ دوم.
1
انجمن کتاب مقدس (1978). کتاب مقدس (عهد عتیق و عهد جدید). تهران: چاپ و صحافی فرهنگ.
2
کارول، نوئل (1393). دربارۀ نقد، گذری بر فلسفۀ نقد. ترجمۀ صالح طباطبایی. تهران: نشر نی.
3
Akenside, Mark (1819). The Pleasures of the Imagination and Other Poems.New York: J. Gray & Co. Printers.
4
Beardsley, Monroe (1970). The Possibility of Criticism. Detroit: Wayne State University Press.
5
Black, Joseph, Conolly, Leonard & Flint, Kate (2012). The Broadview Anthology of British Literature: The Victorian Era.Toronto: Broadview Press.
6
Genette, Gérard (1997). Palimpsests: Literature in the Second Degree, translated by Channa Newman and Claude Doubinsky.Lincoln:University ofNebraska Press.
7
Newmark, Peter (1991). About Translation. Multilingual Matters Limited
8
Piette, Elizabeth (2009). “Religious Hope and Doubt in Tennyson's In Memoriam A.H.H.” Brown University, [On-line] Available: http://www.victorianweb.org/authors/tennyson/im/piette2.html [retrieved from the World Wide Web on September 25, 2014]
9
Ricks, Christopher (1989). Tennyson.Berkeley andLos Angeles:University ofCalifornia Press.
10
Secord, James A. (2000). Victorian Sensation. Chicago/London:University ofChicago Press.
11
Shastri, Pratima D. (2012). Fundamental Aspects of Translation.New Delhi: Raj Press.
12
Summers, Della (ed.) (2003). Longman Dictionary of Contemporary English.Harlow: Longman Pearson Education.
13
Tabatabai, Saleh (2014). “Perplext in Faith.” Threshold. Department of English Language and Literature, Shahid Beheshti University. 8(1), pp. 124-125.
14
Webster's Encyclopedic Unabridged Dictionary, New York: Random House Value Publishing.
15
ORIGINAL_ARTICLE
« تطبیق سبک شناسانه و بلاغی اقتفای پرتو در قصاید «پراو» و «دیار آشنا» از قصاید «دماوندیه» و «سپیدرود» ملکالشعرای بهار»
چکیده:علی اشرف نوبتی شاعر کرمانشاهی متخلّص به «پرتو» و معروف به «پرتو کرمانشاهی»، صاحب مجموعهی شعری به نام «کوچهباغیها» است. از میان شش قصیده موجود در این مجموعه دو قصیده به نامهای «پراو» و «دیارآشنا» را به اقتفای قصاید «دماوندیه» و «سپیدرود» بهار سروده است. در این پژوهش با استفاده از «روش سبک شناختی متون» ارائه شده در کلیّات سبک شناسی سیروس شمیسا تطبیق سبکشناسانهی قصاید یادشده در سه سطح زبانی، ادبی و فکری انجام شده است. بررسیهای دقیق و مقایسهی میزان بسامد شاخصهها و عناصر موجود در سطوح زبانی و ادبی و تشخیص تفاوتهای آماری در شاخصههای بررسی شده در شعر هر دو شاعر نشان میدهد که در چهار قصیدهی یاد شده کلام بهار بسیار نزدیک به سبک خراسانی و کلام پرتوکرمانشاهی تا حدّ زیادی مطابق با سبک عراقی است. در سطح فکری نیز در دو قصیدهی بهار مضامین اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بیشتر مطرح است و در قصاید پرتو نیز مضامین اجتماعی، وطنپرستانه، ظلم و ریاستیزی نمود دارد. در مورد میزان موفقیت پرتو در نظیره-گویی، نتیجه حاصله حاکی از آنست که پرتو کرمانشاهی در حدّ قابل قبولی از عهدهی اقتفا از بهار برآمده است و در مواردی توانسته است توفیقی بیش از استاد متقدّم خویش حاصل نماید. همچنین از نظر عناصر بلاغی و صورخیال بهار در کاربرد استعاره و تشبیه در مرتبه بالاتری قرار دارد و در مجاز و کنایه پرتو پیشتاز است.
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2456_0302ea83d99f489e3156cef4f243e7b4.pdf
2015-11-22
66
84
تطبیق بلاغی
اقتفا
بهار
پرتو
هادی
یوسفی
dr.h.yousefi80@gmail.com
1
عضو علمی دانشگاه پیام نور
LEAD_AUTHOR
عباس
حسنی جلیلیان
ahasanij@gmail.com
2
آموزش و پرورش
AUTHOR
ابرمز، ام. اچ. (1384). فرهنگ توصیفی اصطلاحات ادبی. ترجمه سعید سبزیان. تهران: انتشارات رهنما.
1
امامی افشار، احمدعلی (1368). گزیدۀ اشعار منوچهری دامغانی. چاپ دوم. تهران: انتشارات بنیاد.
2
انوری، حسن (1388). فرهنگ فشردۀ سخن. چاپ پنجم. تهران: انتشارات سخن.
3
بهار، محمدتقی (1369). سبک شناسی. جلد سوم. چاپ پنجم. تهران: انتشارات امیرکبیر.
4
بهار، محمدتقی (1387). دیوان اشعار. چاپ دوم. تهران: انتشارات نگاه.
5
پرتو، علیاشرف نوبتی (1389). کوچه باغیها. با مقدمه و اهتمام محمدعلی سلطانی. چاپ سوم. تهران: نشر سها.
6
ثروت، منصور (1379). فرهنگ کنایات. چاپ سوم. تهران: انتشارات امیرکبیر.
7
حافظ، خواجه شمسالدین. (1369). دیوان حافظ. براساس نسخۀ قدسی. تهران: انتشارات اسماعیلیان.
8
ذوالفقاری، حسن (1385). «مقاله هفت پیکر نظامی و نظیرههای آن». مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی. سال 14. شماره 52 و53.
9
زرقانی، سیدمهدی (1384). چشمانداز شعر معاصر ایران. چاپ دوم. تهران: نشر ثالث، با همکاری شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی.
10
زرینکوب، عبدالحسین (1376). آشنایی با نقد ادبی. چاپ چهارم. تهران: سخن.
11
سعدی، مصلحالدین (1370). کلیات سعدی. مقدمه عباس اقبال. براساس نسخۀ محمدعلی فروغی. چاپ چهارم. تهران: انتشارات طلایه.
12
شفیعی کدکنی، محمدرضا (1390). تازیانههای سلوک. چاپ دوازدهم. تهران: انتشارات آگه.
13
شفیعی کدکنی، محمدرضا(1376). شاعر آیینهها. چاپ چهارم. تهران: انتشارات آگه.
14
شمیسا، سیروس (1390). بیان. (ویراست چهارم). تهران: نشر میترا.
15
شمیسا، سیروس(1374). کلیات سبکشناسی. چاپ سوم. تهران: انتشارات فرودس.
16
شمیسا، سیروس(1374). معانی. چاپ سوم. تهران: نشر میترا.
17
صدری، جمال (1368). آهنگشناسی و سنجش آن با عروض سنتی. چاپ دوم. اصفهان: انتشارات فیروز.
18
عطار، فریدالدین (1389). منطقالطیر عطار. با مقدمه و تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی. چاپ هفتم. تهران: انتشارات سخن.
19
فضیلت، محمود (1384). آرایههای ادبی. کرمانشاه: انتشارات دانشگاه رازی.
20
فولادی، علیرضا (1382). مبانی عروض فارسی. قم: انتشارات فراگفت.
21
معین، محمد (1371). فرهنگ فارسی. چاپ هشتم. تهران: انتشارات امیرکبیر.
22
مولوی، جلالالدین (1383). کلیات شمس. با مقدمۀ بدیعالزمان فروزانفر. جلد اول. چاپ سوم. تهران: انتشارات بهزاد.
23
مؤمنی، فاطمه (1387). اقتفای صائب از حافظ (پایاننامه). خرمآباد: انتشارات دانشگاه لرستان.
24
همایی، جلالالدین (1339). صناعات ادبی. تهران: انتشارات علمی.
25
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی زمینههای دلتنگی( نوستالژی ) در تاریخ جهانگشای جوینی
یکی از کتابهای قرن هفتم هجری تاریخ جهانگشای عطاملک جوینی است که به نثر فنّی و فاضلانهای نگاشته شده است. این کتاب که در دورة مغولان (تألیف: 658 ـ650) به نگارش در آمده است، از نظر ادبی و تاریخی ارزش فراوانی دارد. عطاملک که خود شاهد قتل و کُشتار مغولان در ایران بوده، بسی از این موارد را در کتاب خود بیان کرده است. چنین فردی طبیعتاً نسبت به مسایل پیرامون خود بی توجه نخواهد بود و ویرانیهای روزگار را تاب نخواهد آورد. افسوس گذشته و بیان فضای نابسامان ایران و ایرانی درکُل کتاب دیده میشود. در این مقاله اثبات شد که نوستالژی جمعی مرتبط با اجتماع در تاریخ جهانگشا بیش از نوع فردی آن وجود دارد و جوینی با استفاده از کارکردهای زبانی به خوبی توانسته است این غم و افسوس را به نمایش بگذارد. یکی از کتابهای قرن هفتم هجری تاریخ جهانگشای عطاملک جوینی است که به نثر فنّی و فاضلانهای نگاشته شده است. این کتاب که در دورة مغولان (تألیف: 658 ـ650) به نگارش در آمده است، از نظر ادبی و تاریخی ارزش فراوانی دارد. عطاملک که خود شاهد قتل و کُشتار مغولان در ایران بوده، بسی از این موارد را در کتاب خود بیان کرده است. چنین فردی طبیعتاً نسبت به مسایل پیرامون خود بی توجه نخواهد بود و ویرانیهای روزگار را تاب نخواهد آورد. افسوس گذشته و بیان فضای نابسامان ایران و ایرانی درکُل کتاب دیده میشود.
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2706_40f0d25cf879ad878c0e1c7b47dfdcc2.pdf
2015-11-22
85
99
جوینی
تاریخ جهانگشا
نوستالژی
فردی
جمعی
علی
سلیمانی
alisoleimani1369@yahoo.com
1
دانشجوی دکترای دانشگاه قم
LEAD_AUTHOR
مرتضی
سلیمانی
soleymani1347@yahoo.com
2
دبیر آموزش و پرورش
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل نماد زنِ جادو در شاهنامه بر مبنای روانشناسی یونگ
در اغلب داستان های ما جادوگران زن هستند و گوش ما بیشتر با ترکیب«زنِ جادو» آشنا است تا«مرد جادو». دلیل این امر را کارل گوستاو یونگ در وجود عنصر مادینه در وجود مردان میداند که همیشه این عنصر در رویاهای مردان، به شکل جادوگر زن جلوه پیدا میکند. و این امری است که در تمام جوامع مشترک است. در ایران زن جادو را درشاهنامه و بیشتر داستانهای عامیانه میبینیم که هر کدام از آنها در جای خود قابل تأمل هستند. نکته در اینجاست که در این داستانها، برای مقابله با زن جادو از عنصر«آهن» استفاده میشود. در این تحقیق سعی شده است که جلوههای زن جادو در شاهنامه بررسی گردد تا مشخص شود که زن جادو در شاهنامه نماد آنیما یا همان عنصر زنانهی موجود در روان مردان است و پیشینهی فرهنگی که به دنبال آن است، به نگاه منفی مردان نسبت به زنان در طول تاریخ مربوط می_ شود و در ضمن تضادی که میان جادو و آهن وجود دارد، به خاصیت ضد جادویی بودن آهن در باور مردمان جوامع باستان باز میگردد.
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2452_1c565b2934cdd8659a97b2144ad457b9.pdf
2015-11-22
100
114
یونگ
آنیما
شاهنامه
زنِ جادو
آهن
کامران
ارژنگی
k.arzhangi@gmail.com
1
دانشجو
LEAD_AUTHOR
وحید
مبارک
vahid_mobarak@yahoo.com
2
دانشگاه رازی
AUTHOR
قرآن کریم (1390). ترجمه محمّدمهدی فولادوند.
1
آتشپور، حمید (1380). «روانشناسی و جادو». نشریه اطلاعات علمی. شماره 6. صص 17-16.
2
آیدنلو، سجاد (1388). از اسطوره تا حماسه. تهران: سخن.
3
اتونی، بهروز (بهار 1391). «دبستان نقد اسطورهشناختی بر بنیاد کهننمونه نرینه روان (آنیموس)». فصلنامه ادبیات عرفانی و اسطورهشناختی. شماره 26. صص 41-1.
4
ارداویرافنامه (1391). ترجمۀ رحیم عفیفی. چاپ سوم. تهران: توس.
5
انصافپور، غلامرضا (1384). کامل فرهنگ فارسی. چاپ ششم. تهران: زوار.
6
اوستا (1391). گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه. چاپ شانزدهم. تهران: مروارید.
7
اوشیدری، جهانگیر (1378). دانشنامۀ مزد یسنا. تهران: مرکز.
8
رضایتی باغبیدی، حسن (1384). روایت آذرفرنبغ (رسالهای در فقه زردشتی منسوب به سدۀ سوم هجری). تهران: مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
9
رضی، هاشم (1360). ادیان بزرگ جهان. تهران: سازمان انتشارات فروهر.
10
رضی، هاشم (1381). دانشنامۀ ایران باستان. تهران: سخن.
11
رید، ایولین (1390). مادرسالاری (زن در گسترۀ تاریخ تکامل). ترجمۀ افشنگ مقصودی. چاپ دوم. تهران: نشر گلآذین.
12
سپهری، سهراب (1391). هشت کتاب. تهران: مؤسسه انجمن قلم ایران.
13
ستاری، جلال (1375). سیمای زن در فرهنگ ایران. تهران: مرکز.
14
ستوده، غلامرضا (1369). نمیرم از این پس که من زندهام (مجموعه مقالات کنگره جهانی بزرگداشت فردوسی). تهران: دانشگاه تهران.
15
سعدی، مصلحالدین عبدالله (1389). بوستان. تصحیح غلامحسین یوسفی. چاپ دهم. تهران: خوارزمی.
16
شمیسا، سیروس (1383). انواع ادبی. چاپ دهم. تهران: فردوس.
17
شمیسا، سیروس(1388). نقد ادبی. چاپ سوم. تهران: میترا.
18
شوالیه، ژان؛ آلن گربران (1378). فرهنگ نمادها. ترجمۀ سودابه فضائلی. تهران: جیحون.
19
طباطبایی، محمدحسین (1363). تفسیر المیزان. ج 19. ترجمه محمدباقر موسوی همدانی. قم: دفتر انتشارات اسلامی.
20
ظهیری سمرقندی، محمدبن علی (1362). سندبادنامه. تصحیح احمد آتش. تهران: کتاب فرزان.
21
عفیفی، رحیم (1383). اساطیر و فرهنگ ایران. چاپ دوم. تهران: توس.
22
فردوسی، ابوالقاسم (1389). شاهنامه. به تصحیح جلال خالقی مطلق. چاپ دوم. تهران: مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
23
فریزر، جیمز جُرج (1388). شاخۀ زرین. ترجمه کاظم فیروزمند. چاپ ششم. تهران: آگاه.
24
کزازی، میرجلالالدین (1388). نامه باستان. چاپ پنجم. تهران: سمت.
25
کویاجی، جهانگیر کوورجی (1362). آیینها و اساطیر ایران و چین باستان. ترجمه جلیل دوستخواه. چاپ دوم. تهران: شرکت سهامی کتابهای جیبی.
26
گرانت، مایکل؛ جان هیزل (1384). فرهنگ اساطیر کلاسیک (یونان و روم). ترجمۀ رضا رضایی. تهران: ماهی.
27
محجوب، محمدجعفر (1387). ادبیات عامیانه ایران. به کوشش حسن ذوالفقاری. چاپ چهارم. تهران: نشر چشمه.
28
محسنی گردکوهی، فاطمه (بهار 1391). «آهن و پیدایی آن در اساطیر ایرانی». فصلنامه ادبیات عرفانی و اسطورهشناختی. شماره 27. صص 113-101.
29
محمدی، محمدحسین (1383). «جادو در ادبیات فارسی». مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران. شماره 170. صص 61-53.
30
معینالدینی، فاطمه (1390). «مقایسۀ ابعاد فانتزی جادو در بهمننامه و گرشاسبنامه». مجلۀ مطالعات ایرانی. شماره 20. صص 318-299.
31
منشی، نصرالله (1388). کلیله و دمنه. تصحیح مجتبی مینوی. چاپ سی وسوم. تهران: امیرکبیر.
32
مهذب، زهرا (آبان 1374). «زن در آیینه: نگاهی به نقش زن در ادبیات فارسی». نشریه ادبیات و زبانها «ادبیات داستانی». شماره 38. صص 14-10.
33
مهراز، رحمتالله (فروردین 1344). «زن در جوامع اولیه (زن طی تاریخ پر ماجرای بشر دارای نقش مهمی بوده است)». نشریه هنر و معماری «مهر». شماره 117. صص 62-60.
34
میرعبدالله لواسانی، افشین (1389). «نگرشی بر جادو و جادوگری در مردمشناسی». نشریه گزارش. شماره 216. صص 35-33.
35
نیکوبخت، ناصر؛ هیبتالله اکبری گندمانی (1389). «فلز و قداست آن در اساطیر ملی و متون دینی». فصلنامه ادبیات عرفانی و اسطورهشناختی. شماره 18. صص 200-117.
36
وارنر، رکس (1387). دانشنامۀ اساطیر جهان. برگردان ابوالقاسم اسماعیلپور. تهران: نشر اسطوره.
37
یاحقی، محمدجعفر (1386). فرهنگ اساطیر و داستانوارهها در ادبیات فارسی. تهران: فرهنگ معاصر.
38
الیاده، میرچا (1388). شمنیسم. ترجمه محمد کاظم مهاجری. چاپ دوم. قم: دانشگاه ادیان و مذاهب.
39
یونگ، کارل گوستاو (1389). انسان و سمبولهایش. ترجمۀ محمود سلطانیه. چاپ هفتم. تهران: جامی.
40
یونگ، کارل گوستاو (1390). به سوی شناخت ناخودآگاه انسان و سمبولهایش. ترجمۀ حسن اکبریان طبری. چاپ چهارم. تهران: دایره.
41
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تحول ساختاری قید در فارسی باستان، فارسی میانه و فارسی دری
یکی از مباحث پیچیده و بحث برانگیز دستور زبان، مقوله «قید» است. این مبحث از مهمترین مسائل زبان بوده که متأسفانه ناشناخته باقی مانده و تعریف درست و جامعی از آن ارائه نشده است و به علاوه، تعاریف موجود نیز کامل و طبقه بندی شده نیست و ابعاد و زوایای آن از دید بیشتر دستور نویسان دور مانده است. به علاوه تاکنون از نظر دستور تاریخی و سیر تحول به مقوله قید نگاه نشده است؛ بر این اساس پژوهش حاضر سعی دارد نگاهی متفاوت تر به مقوله «قید» داشته باشد؛ بدین صورت که آنرا از نظر سیر تاریخی بررسی نموده و با ذکر شاهد مثال های فراوان، تحول ساختاری قید را در فارسی باستان، فارسی میانه و فارسی دری نشان دهد. از یافته های این پژوهش آن است که فارسی دری ارتباط نزدیکی با فارسی میانه دارد و این ارتباط باعث گردیده که بسیاری از قیدهای پارسی دری، گونه تحول یافته قیدهای فارسی پهلوی(میانه) باشند.
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2453_f416e6e35c9568ba2550534a5a547419.pdf
2015-11-22
115
130
دستور تاریخی
زبان فارسی
قید
سیر تاریخی قید
شیرین
بقایی
sh.baghaiee@gmail.com
1
دانشگاه آزاد کاشان
LEAD_AUTHOR
حمزه
محمدی ده چشمه
hamzehm661@gmail.com
2
دانشگاه شهرکرد
AUTHOR
ابوالقاسمی، محسن (1367). پنج گفتار در دستور تاریخی زبان فارسی. تهران: کتابسرای بابل.
1
ابوالقاسمی، محسن (1387). دستور تاریخی زبان فارسی. چاپ سوم. تهران: سمت.
2
برونر، کریستوفر، ج. (1376). نحو زبانهای ایرانی میانه غربی. ترجمه سعید عریان. تهران: حوزه هنری.
3
بساقزاده، محمدرضا (1385). «قید از دیدگاه دستورنویسان کهن و نو». مجله ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی. شماره 3. صص 38-11.
4
بلعمی، ابوعلی محمدبن محمد (1363). تاریخ بلعمی. به تصحیح محمّدتقی بهار و محمّد پروین گنابادی. تهران: سمت.
5
بوشکور بلخی (2535). دیوان. به تصحیح محمد دبیرسیاقی. تهران: زوار.
6
بهار، مهرداد (1345). واژه نامه بندهش. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
7
بیهقی، ابوالفضل محمدبن حسین (1356). تاریخ بیهقی. تصحیح دکتر علی اکبر فیّاض. مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی.
8
تفضّلی، احمد (1348). واژهنامه مینوی خرد. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
9
خاقانی شروانی (1357). دیوان خاقانی. به کوشش دکتر ضیاءالدین سجادی. تهران: زوار.
10
دقیقی توسی، ابومنصورمحمّدبن احمد (1373). دیوان دقیقی. به اهتمام دکتر محمّد دبیرسیاقی. تهران: زوار.
11
راستار گویوا، و. س. (1347). دستورزبان فارسی میانه. ترجمه ولیالله شادان. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
12
رودکی، جعفرابن محمد (1364). دیوان اشعار. به اهتمام برگینسکی. تهران: نگاه.
13
سعدی، شیخمصلحالدین (1362). کلیات سعدی. به تصحیح محمدعلی فروغی. تهران: امیرکبیر.
14
سُلمی، ابوعبدالرحمن (1386). طبقاتالصوفیه. به تصحیح نورالدین شریبه. قاهره: مکتبه المیانجی.
15
سنایی، مجدودبن آدم (1359). دیوان سنایی غزنوی. با مقدمه و حواشی مدرّس رضوی. تهران: کتابخانه سنایی.
16
شفایی، احمد (1363). مبانی علمی دستور زبان فارسی. تهران: خوشه.
17
صادقی، علیاشرف (1357). تکوین زبان فارسی. تهران: انتشارات دانشگاه آزاد ایران.
18
طبری، محمدبن جریر (1407). تاریخ طبری. بیروت: مؤسسه عزالدین.
19
طوسی، خواجه نظامالملک (1364). سیاستنامه. به اهتمام هیوبرت دارک. تهران: علمی و فرهنگی.
20
عنصرالمعالی، کیکاوس بن اسکندر (1352). قابوسنامه. تصحیح دکتر غلامحسین یوسفی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
21
عوفی، سدیدالدین محمّد (1362). تذکره. با تصحیح دکتر محمّد معین. تهران: دانشگاه تهران.
22
فاضلی سنگانی، فاطمه (1391). «طرح دستوری قید». رشد آموزش زبان و ادب فارسی. شماره 104. صص 55-52.
23
فرخی سیستانی (1363). دیوان فرخی. به کوشش دکتر محمّد دبیرسیاقی. تهران: زوار.
24
فردوسی، ابوالقاسم (1373). شاهنامه. چاپ مسکو. تهران: سمت.
25
فرشیدورد، خسرو (1386). گفتارهایی درباره دستور زبان. چاپ سوم. تهران: امیرکبیر.
26
فرهوشی، بهرام (1346). فرهنگ پهلوی. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
27
قریب، عبدالعظیم و همکاران (1380). دستور پنج استاد. چاپ دوم. تهران: نشر علمی.
28
لسانی، حسین (1383). «بررسی مقایسهای قید در زبانهای فارسی و روسی». پژوهش ادبیات معاصر جهان. شماره 18. صص 108-97.
29
معین، محمد (1371). فرهنگ فارسی. جلد چهارم. چاپ هشتم. تهران: امیرکبیر.
30
میبدی، ابوالفضل رشیدالدین (1361). کشف الاسرار و عدّه الابرار. به اهتمام علیاصغر حکمت. تهران: امیرکبیر.
31
ناتل خانلری، پرویز (1380). دستور زبان فارسی. چاپ هجدهم. تهران: توس.
32
ناتل خانلری، پرویز(1372). دستور تاریخی زبان فارسی. تهران: سمت.
33
ناصرخسرو (1353). دیوان ناصرخسرو. به تصحیح مجتبی مینوی و مهدی محقّق. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
34
نسفی، عبدالعزیز بن محمّد (1362). کشف الحقایق. به اهتمام و تعلیق احمد مهدوی دامغانی. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
35
نیشابوری، ابواسحاق ابراهیم بن منصور (1340). قصص الانبیاء. به اهتمام و تصحیح دکتر غلامحسین یوسفی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
36
وراوینی، سعدالدین (1367). مرزبان نامه. به تصحیح محمّد روشن. تهران: نشر نو.
37
هجویری، ابوالحسن علی بن عثمان (1386). کشف المحجوب. مقدمه، تصحیح و تعلیقات دکتر محمود عابدی. تهران: سروش.
38
همایون فرخ، عبدالرحیم (1339). دستور جامع زبان فارسی. تهران: انتشارات علمی.
39
یوسفی، حسینعلی (1379). دستورزبان فارسی1 و2. تهران: نشر روزگار.
40