دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
8
شماره 3
2020
08
22
رمزگشایی از برخی کهنالگوها در عامه سرودههای مهدی اخوان ثالث
FA
رحمان
فلاحی مقدم
دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یاسوج، دانشگاه دولتی، یاسوج ، ایران
rahman.fallahi@gmail.com
یوسف
نیک روز
استادیارگروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یاسوج، دانشگاه دولتی، یاسوج ، ایران
ynikrouz@yu.ac.ir
محمدحسین
نیکداراصل
دانشیار دانشگاه یاسوج
mohammadnikdar@yahoo.com
10.30473/pab.2021.55997.1787
ادبیّات در گذر تاریخی خود از عوامل بسیاری اثر پذیرفته است که از جملۀ آنها میتوان، عناصر زبان عامیانه را نام برد؛ البته تأثیر این عناصر در همۀ دوران ادب فارسی به یک اندازه نبوده است. زبان عامه بهعنوان گونهای از زبان دربردارندۀ عناصر گوناگونی است که به نسبت قابل توجّهی در شعر شاعران معاصر نمود یافته است. فولکلور مجموعهای است از اعتقادات، افسانهها، قصهها، عادات و سنن و خرافاتی که در عمل، سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و بیانگر آرزوها و شیوۀ تفکّر و ارزشهای فرهنگی یک قوم است. شاعران و ادیبان از جمله حافظان فرهنگ و سنن عامه هستند که فرهنگ مردم عصر خود را در آثار خویش ثبت میکنند. مهدی اخوان ثالث از جمله شاعران معاصر، از عناصر زبان عامه در اشعار خود بسیار بهره برده است. اشعار او زمینۀ اجتماعی دارد. وی بهویژه در اشعار محلی خود توجّه خاصی به فرهنگ عامه داشته و مؤلفههای گوناگون فرهنگ عامه را در آثار او میتوان مشاهده کرد. در این پژوهش که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانهای است، تلاش شده است تا با تعاریفی دقیق و جامع از کهنالگو و صور کهنالگویی، نمودهای آن در اشعار عامیانۀ اخوان استخراج و مورد بررسی قرار گیرد. با بررسی اشعار عامیانۀ اخوان، کهنالگوهای آنیما، سایه، نقاب، آب، سفر و اعداد در اشعار او به کار رفته است.
اشعار عامیانه,اخوان ثالث,کهنالگو,شعر معاصر
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_7995.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_7995_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
8
شماره 3
2020
08
22
زیباشناسی تکرار بسیط در اشعار ولید الأعظمی (بررسی موردی تکرار حروف مبنا در دو قصیده رغم القیود وشباب الجیل)
FA
عبدالحمید
احمدی
عضو هیئت علمی گروه عربی دانشگاه زابل
abdolhamidahmadi@uoz.ac.ir
آشور قلیچ
پاسه
استادیار و عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه زابل.
ashuor_paseh@yahoo.com
ذبیح الله
صفرزایی
دانش آموخته رشته زبان و ادبیات عربی دانشگاه زابل
z.safarzyi@gmail.com
10.30473/pab.2021.57057.1809
یکی از تکنیکهایی که برای زیباسازی کلام از آن استفاده میشود و بیانگر زبان عاطفی شاعر است و کلام او را موزون و برجسته میسازد، تکنیک تکرار است که از دیرباز در میان شاعران و نویسندگان رایج بوده و در شعر معاصر نمود بیشتری پیداکرده است. «تکرار» علاوه بر اینکه به انسجام متنی کمک میکند، توجه مخاطب را به دغدغههای فکری نویسنده معطوف میدارد و به همین دلیل در ادبیات و بهخصوص در شعر نقش بسزایی ایفا میکند. ناقدان معاصر تکرار را به دو دسته اصلی تکرار بسیط و تکرار مرکب تقسیم نمودهاند. در زیرمجموعه تکرار بسیط، تکرار حرف و کلمه وجود دارد. ولید الأعظمی (2004-1930) شاعر معاصر عراقی در اشعار خود از گونههای مختلف این تکنیک استفاده نموده است. در این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، تکرار حرف مبنا در دو قصبده "رغم القیود" و "شباب الجیل" ولید الأعظمی مطالعه و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق بیانگر آن است که نمود تکرار حر ف مبنا در این دو قصیده کاملا با مضمونشان منسجم است به گونه ای که درگسترش دامنه معنایی قصاید، و برجسته نمودن درونمایههای آن نقش مهمی ایفا مینماید.
علوم بلاغی,تکرار بسیط,تکرا ر حرف مبنا,درونمایههای دینی,ولید الأعظمی
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_7996.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_7996_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
8
شماره 3
2020
08
22
نقد و بررسی سبک نگارشی داستان کوتاه «بیت من لحم» اثر یوسف إدریس
FA
الهه
ستّاری
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه حکیم سبزواری
elahehsattari90@gmail.com
حسن
مجیدی
دانشیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه حکیم سبزواری
majidi.dr@gmail.com
جعفر
پناهی راد
کارشناس ارشد زبان و ادبیات عربی دانشگاه حکیم سبزواری
panahirad@gmail.com
10.30473/pab.2021.58134.1820
داستان کوتاه از گونههای ادبی معاصر در قرن بیستم به حساب میآید که مورد توجه جهانی قرار گرفته است نظر به جایگاه ویژهی آن، بسیاری از ناقدان به پژوهش و بررسی آثار نوآوران این جنس ادبی روی آوردند.<br /><br />یوسف ادریس از نویسندگان مشهور جهان عرب به ویژه کشور مصر میباشد. وی با رویکرد و اسلوبی رمزگرا زاویهی پنهانی از زندگی را ترسیم میکند و به تصویر میکشاند و از داستان کوتاه برای نشان دادن بیعدالتی، فضای سیاسی جامعه و مشکلات آن، فقر اقتصادی و فرهنگی، انسان و ارزشهای او سود میبرد. همواره در تلاش است تا شخصیتها را با رویکردهای فکری و ادبی خود انتخاب نماید و بین آنها و عناصر دیگر داستان تناسبی درخور ایجاد کند. شخصیتهای داستان او بیشتر فقیران و اقشار متوسط جامعه هستند. زبان ارائهی داستان یک زبان فنی و پویا است. از جملههای کوتاه برای رساندن معنای مطلوب و جملههای مقلوب را به دلیل مناسبت با محتوای رمزی داستان استفاده میکند. هدف ادریس نشان دادن واقعیتهای جامعهی مصر است، جامعهای که بیمنطقی، بیعدالتی و عدم توجه به ارزشهای والای انسانی حاکم بر آن و سکوت عنصر اساسی در روابط میان افراد است. جستار حاضر سعی دارد آگاهی نسبی از زندگی و سبک نگارشی یوسف ادریس به خواننده-ی ایرانی عرضه کند زیرا افراد انگشت شماری در ایران، به بررسی آثار وی پرداختهاند. او صادقانه هرآنچه در ذهن دارد و پرورانده است را به کمک الفاظ و جملهها در داستانش بیان میکند.
یوسف إدریس,داستان کوتاه,نقد,سبک,سمبولیک
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_8189.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_8189_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
8
شماره 3
2020
08
22
واکاوی نظامند هنجار گریزی در غزلیات سیف فرغانی (با تکیه بر الگوی لیچ)
FA
مهدی
شریفیان
0000-0001-8036-9307
گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی سینا
drmehdisharifian@gmail.com
فاطمه
فقیه زاده
زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی سینا همدان
h.hafez77@yahoo.com
10.30473/pab.2020.8265
فرا هنجارگریزی یا هنجارگریزی از وجوه « رستاخیز واژگان » بر مبنای زبان شناسی و از نظریه های نقد ادبی است ، که در چارچوب مکتب فرمالیسم روسی در سال 1917، بیان شده اشت . این نظریه ، ارتباط تنگاتنگی با علم بلاغت و آرایه های ادبی آن دارد. جفری لیچ ، زبان شناس انگلیسی ، آشنایی زدایی را نتیجۀ توازن یا قاعده افزایی و فراهنجاری می داند. الگوی هنجار گریزی لیچ بررسی هشت نوع هنجارگریزی شامل آوایی ، زمانی، سبکی ، گویشی، معنایی، نحوی، نوشتاری و واژگانی است. مسأله اصلی در این پژوهش، به شیوۀ تحلیلی توصیفی،بررسی انواع هنجارگریزی بویژه هنجارگریزی معنایی در غزلیات سیف فرغانی است. در مقالۀ حاضر، نمونه هایی از هنجارگریزی با نمونه های تصادفی از غزلیات سیف فرغانی از قبیل مجاز، تشبیه، استعاره، کنایه، متناقضنما و... انتخاب شده است. نتیجۀ بررسیهای نشان داد ؛ سیف از روش هنجارگریزی بسیار بهره برده و از انواع مختلف هنجارگریزی معنایی استفاده کرده است؛ این بهره گیری ها به صورت یکسان نبوده و یکی از پر بسامدترین هنجارگریزیهایی غزلیات سیف؛ تشبیه میباشد ، که این هنجارگریزیها در شعر وی، از نوع تجسمگرایی است.
آشناییزدایی,هنجارگریزی معنایی,برجستهسازی,سیف فرغانی,لیچ
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_8265.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_8265_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
8
شماره 3
2020
08
22
بررسی رابطۀ زبان و جنسیّت و تصویر در اشعارسیمین بهبهانی
FA
حمید
جعفری قریه علی
0000-0002-5011-5506
گروه زبان و ادبیات فارسی ، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی ، دانشگاه ولی عصر&amp;laquo;عج&amp;raquo; رفسنجان
hzer1345@yahoo.com
10.30473/pab.2021.8267
بررسی متون ادبی بهویژه سرودههای ادب فارسی نشان میدهد که رابطهای نهفته بین جنسیّت و تصویر وجود دارد. از آنجا که تصاویر شعری با همراهی سازههای دستوری، زبان گویای شاعر شمرده میشوند، میتوانند او را در انتقال پیام به مخاطب، یاری رسانند احساسات و عواطف زنانه در نوع کاربرد واژهها، ساختار نحوی و تصویرپردازیهای شاعرانه اثر میگذارد و این موضوع سبب تشخّص سبکی میشود. در این پژوهش به ویژگیهای سبکی شعر سیمین بهبهانی در حوزۀ صورخیال پرداخته میشود. تا روشن شود احساسات و تمایلات زنانه چه تأثیری در خلاقیتهای هنری شاعر و آفرینش تصاویر شعری او داشته است؟ با توجّه به اینکه پژوهش حاضر ویژگیهای تصویری شعر سیمین بهبهانی را در پیوند با جنسیّت و زبان بررسی میکند، نتایج آن در سبکشناسی و مطالعات اجتماعی کاربرد دارد. حاصل پژوهش نشان میدهد که درونمایۀ تصویرهای شعر سیمین بهبهانی اندوه و آرزوست و این تصویر کانونی ساختها و تصویرهای فرعی دارد که بازتاب کلّی جهانبینی شاعر است. سیمین بهبهانی از این تصاویر جزئی با کمک سازه های زبانی برای برقراری پیوند با جهان بیرون و انتقال پیام خود بهره میبرد،.بهگونهای که بخش عمدهای از اشعار او در حوزۀ تصویر، بیانگریها و بازنماییهای طبیعی اخلاق و رفتار زنان به شمار میآید
تصویر,جنسیّت,زبان,سیمین بهبهانی,شعر زنان
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_8267.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_8267_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
دانشگاه پیام نور
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
8
شماره 3
2020
08
22
بازخوانی مکتب بازگشت ادبی؛ پیشزمینهها و پیامدها
FA
مریم
محمودی نوسر
دانشگاه مازندران
msmahmoodi_13@yahoo.com
قدسیه
رضوانیان
دانشیار- دانشگاه مازندران
ms.jafarnejad13225@gmail.com
10.30473/pab.2021.56654.1797
بازگشت ادبی، دورهای طولانی از تاریخ ادبیات فارسی از پایان عصر صفوی تا دوره فتحعلیشاه و ناصرالدین شاه قاجار؛ یعنی دوره غلبه تمام عیار آن است. این رویکرد در این بازه زمانی، به پیدایش جریانهای مختلفی از نظم و نثر به شیوه کلاسیک و برمبنای مقابله با سبک جاری منجر شد و نوعی نوکلاسیک تقلیدی را رقم زد. در این پژوهش، زمینهها و علل این گذشتهگرایی و چرایی محوریّت "اصل تقلید" بهروش تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته و چنین دریافت شد که شرایط خاصّ این دوره از تاریخ کشور که در امتداد حمله مغول به آشفتگی نهادهای مختلف اجتماعی انجامید، بحران هویتی و آسیب عمیق حوزه فرهنگی را بهعنوان مهمترین پیامد این وضعیّت درپی داشته است که به دلیل در خود بستگی سیاسی و فرهنگی، در فقدان زمینههای توسعه و چشمانداز روشن و نیز نبود رویکرد آیندهنگر، آرمانشهر خود را بر سنتهای ادبی سدههای پیشین بنا نهاده و به ناگزیر حفظ سرمایه فرهنگی گذشته را مغتنم شمرده و نسخه بدلی از آن ارائه نموده است.
مکتب بازگشت,تقلید,گذشتهگرایی,گفتمان,بحران هویت
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_8282.html
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_8282_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf