2024-03-29T14:13:37Z
https://pab.journals.pnu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=357
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
2322-3979
1393
3
1
بررسی ایهام تناسب و کارکردهای آن در غزل های سلمان ساوجی
مسعود
فروزنده
اسماعیل
صادقی
ابراهیم
ظاهری عبدوند
امین
بنی طالبی
ایهام و به خصوص ایهام تناسب نقش مهمی در هنری کردن شعر هر شاعری دارد. هدف از نگارش این مقاله نیز بررسی این صنعت بدیعی و کارکردهای آن در اشعار سلمان ساوجی است. ایهام تناسب مهمترین مختصه ی سبکی شعر سلمان است و از آن برای ایجاد ابهام هنری، موسیقی شعر، برجسته سازی معنا، گسترش زبان، تزئین هنری و انسجام بهره برده است. ایهام تناسب به گونه ای در شعر سلمان به کار رفته است که می توان هر دو معنی را مد نظر داشت یا این که انتخاب یکی از دو معنی بسیار دشوار است، این موضوع سبب ایجاد ابهام هنری در شعر وی شده است. همچنین از طریق تقابل و تناظرهای ایجاد شده از طریق ایهام تناسب، موسیقی شعر خود را غنی کرده است. با ارتباطی که از طریق ایهام تناسب در بین کلمات شعر ایجاد می کند، انسجام شعر وی نیز بسیار قوی شده است. همراه شدن ایهام تناسب با صنایع بدیعی و صورخیالی همچون تضاد و ترادف، تلمیح، تشخیص، حس آمیزی، تشبیه، استعاره، مجاز و به خصوص کنایه، موجب شده تا زبان شعر سلمان از زبان نثر فاصله بگیرد، ظرفیت زبان شعر وی برای برانگیختن عواطف خواننده بالا برود و با توجه به این که خواننده در کنش خواندن و خلق معنا مشارکت می یابد، به یک خواننده فعال تبدیل شود و در نتیجه به التذاذ هنری دست بیابد.
سلمان
ایهام تناسب
ابهام هنری
موسیقی شعر
2015
02
20
9
22
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_1879_a7393ea5500a196bca595cc2d22c2e79.pdf
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
2322-3979
1393
3
1
شاخصهای سبکی «صد میدان» خواجهعبدالله انصارى
سیدعلی
کرامتی مقدم
در سده چهارم و پنجم، عرفان و تصوّف رونق زیادی داشت؛ بسیارى از مشایخ صوفیه در در خراسان پرورش یافتند و به تعلیم و ارشاد پرداختند. خواجهعبدالله انصاری از مشایخ بزرگ عرفان و از صاحب نظران تصوّف و صاحب مکتب در این عهد به شمار میرود. خواجهعبدالله با در هم آمیختن نثر و نظم فارسی شیوه و سبکی در زبان فارسی ایجاد کرد که آنرا دل نشین ساخت؛ با این ابتکار نثر فصیح و آهنگین او در ادبیات فارسی ممتاز گردید. از مهمترین کتابهای خواجهعبدالله «صد میدان» به زبان فارسی است. او این کتاب را در عرفان عملی و سیر و سلوک نوشته است. نویسنده در «صد میدان» کوشیده تا مراحل و مقامات سلوک را از بدایت تا نهایت به ترتیب و توالى تکاملى در قالب صد میدان یا صد منزل طرح و تنظیم کند، به گونه اى که هر مقام مکمل مقام پیشین باشد و سالک طریق با احراز شرایط هر مقام و سیر در درجات آن شایسته ارتقا به مقام بالاتر گردد. با این که صد میدان در متون عرفانی و در میان متصوّفه اهمیت و جایگاه خاصی دارد ولی پژوهشی شایسته پیرامون این کتاب ارزشمند و ویژگیهای سبکی آن انجام نشده است. در این مقاله به برخی اندیشه های عرفانی خواجهعبدالله اشاره شده و تقسیم بندی های مقامات و اصطلاحات عرفانی بر مبنای عدد سه بررسی و نقد شده است. استنادبخشی گفتههای خواجه عبدالله با کاربرد آیات قرآنی و بیان برخی از خصوصیات سبکی صدمیدان از دیگر مواردی است که در این مقاله بدان پرداخته شده است.
خواجهعبدالله انصاری
صدمیدان
سبک
مقامات و اصطلاحات عرفانی
2015
02
20
23
33
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_1880_0c7bec3732ca54d1001f44e6f565cc7c.pdf
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
2322-3979
1393
3
1
نگاهی تطبیقی به شعر معاصر ایران و عراق از منظر ناسازواریهای هنری
فاروق
نعمتی
رضا
کیانی
علی
سلیمی
شاعران امروز با همنشین نمودنِ گونههایِ ناهمگون و پیوند مفاهیم متناقض، شیوهی هنجارین برخورد با واژگان را مورد تعرّض قرار میدهند. از این منظر، بخش وسیعی از نوآوریهای زبان ادبی شاعران معاصر ایران و عراق - با توجّه به قرابتهای خاصّ فکری و فرهنگی- در گسترهی تصویرپردازیهای بدیعِ «متناقضنما» نمود یافته است. بدیهی است که ابهام چنین تصاویری باعث میشود که ذهن مخاطب در فضایی ناشناخته سیر نماید که اگرچه در نگاه نخست، با باورهای محتوم وی چندان همخوانی ندارد، امّا پس از اندک درنگی، ناخواسته به همراهی با شاعر اقناع شود و از زیباییهای نهفته در ناسازواریِ هنری وی لذّت بَرد. بر این اساس باید گفت، آفرینش تصاویر ادبی شاعران معاصر ایران و عراق در پوشش «متناقضنمایی»، هرگاه که با نوآوری هدفمند آنان همراه بوده و به ایجاد پیوندهای عمیق میان واژگان متضاد منجرگشته، یافتههای این تحقیق نشان میدهد که شاعران معاصر ایران و عراق با همساز نمودنِ واژگان ناسازوار، مخاطبان را در ژرفنای رفتارهای غیر معمولی غوطهور ساختهاند که اغراض مشترک و قابل مقایسهای را دنبال میکند و احساسات مخاطبان را در یک سطح تحت تأثیر قرار میدهد.
"ادبیات تطبیقی"
"شعر معاصر ایران و عراق"
"متناقضنمایی"
"ناسازواری"
"آشناییزدایی"
2015
02
20
34
52
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_1881_7d440e3724d6d616f42d76d7f8d8f71b.pdf
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
2322-3979
1393
3
1
ترکیبسازی در شعر قیصر امینپور و نقشهای هنری آن
مهدی
دهرامی
ترکیبسازی یکی از مهمترین حوزههایی است که شاعران در راستای تازگی زبان و ایجاد خلاقیت در آن وارد شدهاند. هدف این مقاله بررسی چگونگی ترکیبسازی در شعر قیصر امینپور و کارکردهای هنری آن است که با روش استقرایی انواع ترکیبات، چگونگی ساخت و نقشهای هنری آن را بررسی کرده است. وی با ایجاد پیوند میان کلماتی که حوزه معنایی دور از هم و متضاد دارند ابهام هنری و معانی عمیق و برجستهای ایجاد کرده است. ایجاد تازگی در محور همنشینی از طریق ترکیبسازی و انجام رفتارهای تازه با مقولههای دستوری در ترکیب و کاربرد ترکیبات عامیانه، زبان شعری او را برجسته ساخته است. از کارکردهای هنری دیگر ترکیبسازی امینپور ایجاد موسیقی است که از طریق تناسبات آوایی و تکرار کلمه در ترکیب ایجاد شده است. وی با فشردهسازی تصاویر، آنها را به صورت اضافات استعاری و تشبیهی ارائه کرده و ترکیباتی هنری و دارای ارزشهای زیباشناختی ساخته است. از دیگر کارکردهای هنری ترکیب در شعر وی توسع زبانی و انحراف معنایی است که منجر به ساخت ترکیبات تازه و حمل معانی تازه به واژگانِ دخیل در ترکیب شده است.
زیباشناسی شعر
دستور زبان فارسی
ترکیبسازی
قیصر امینپور
2015
02
20
53
62
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_1886_b30cea6a40c41f8d415c04c70c12d408.pdf
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
2322-3979
1393
3
1
ققنوس: شعر فارسی؛ کارکرد نمادین «ققنوس» در شعر «نیما»
رضا
جمشیدی
محمد
محمدی دهنوی
یکی از مهمترین دلایل ابهام و پیچیدگی شعر نو به کارگیری اسطوره است. اسطوره بازتابدهندهی فرهنگ، اندیشه و دریافت انسانهای گذشته برای توجیه چیزی است که از راه عقلی آن را نمیتوانستند اثبات کنند؛ البته اسطوره فقط مربوط به دنیای باستان و انسانهای نخستین نیست و بر زندگی و باورهای انسانهای امروز نیز تأثیرگذار است. اسطورهسازی هیچگاه متوقف نمیشود و همواره ادامه دارد. یکی از تجلیگاههای اسطوره و اسطورهسازی هنر و بهویژه ادبیات است. ققنوس یکی از اساطیر ذهنی است که بر اساس برداشتهای انسانهای کهن شکل گرفته است و در میان فرهنگها و اقوام گوناگون با اسامی مختلف و ویژگیهای شبیه به هم وجود دارد. در ادبیات معاصر فارسی بهاین اسطوره توجّه شده است و شاعران با برداشتهای گوناگون خود از ققنوس، آن را به گونهای نمادین به کار گرفتهاند. «نیما یوشیج» یکی از شاعرانی است که اسطورهی ققنوس در شعر او جایگاه ویژهای پیدا کرده است. گردآوری دادهها در این مقاله به شیوة کتابخانهای صورت گرفته است و روش پژوهشِ آن تحلیلی-توصیفی است که در آن قرائتی تنگاتنگ از شعر «ققنوس» با توجه به ویژگیهای این اسطوره ارائه شده است. ققنوس در شعر نیما، به عنوان نمادی خصوصی به کار رفته است که منظور از آن «شعر فارسی» است. در این مقاله بر قرینههایی که در این زمینه در شعر «ققنوس» وجود دارد، تأکید شده است.
اسطوره
نماد
نیما
شعر نو
ققنوس
2015
02
20
63
73
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_1887_11830a95b461b47f62f9d2c39a39d473.pdf
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
2322-3979
1393
3
1
کارکرد های عناصر روایی در جنگ هفت گردان شاهنامه
حجت الله
همتی
حسن
بساک
ساختار داستانی ماهیتی دارد که با تأثیر از عناصر خود، شکلی کُنشی و روایی میپذیرد. نویسنده در پرتو این خصوصیات و عناصر ساختاری مانند: طرح و نقشه، زاویهی دید، کشمکش، بحران، نقطهی اوج و گرهگشایی، ساختاری داستانی را پی میریزد. نگریستن به آثار ادبی گذشته از زاویه نظریات معاصر راهی است برای کم کردن فاصله ها با چنین آثاری تا ارزش و راز ماندگاری آن ها بیش از پیش آشکار شود. هم از این رو در این جستار پس از طرح مباحث نظری در باب ادبیات داستانی و هر یک از عناصر سازنده داستان، به تحلیل این عناصر در ماجرای جنگ هفت گردان در شاهنامه پرداخته می شود؛ و پس از تحلیل داده ها به این نتیجه می رسد که، - بدون در نظر گرفتن پاره ای سستی ها- فردوسی در پردازش این داستان توانسته است، به خوبی عناصر داستان را در پیشبرد حوادث به کار بگیرد و طرحی منسجم و استوار مبتی بر روابط عِلّی و معلولی را پیریزی کند. کنِش-ها و گفتگوهای شخصیتها در این داستان نتیجهی طیعی حوادث است و متن داستان، با ساختاری تقریباً پیوسته، مبنی بر شروع از وضعیت پایدار و تغییر وضعیت به سوی موقعیت پایداری متفاوت با وضعیت اول پیروی میکند.
فردوسی
نقد ساختاری
عناصر روایی
جنگ هفت گردان
2015
02
20
74
86
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_1524_53e01437092fbb4f21a53602e15972f2.pdf
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
2322-3979
1393
3
1
مقایسۀ شیوۀ پردازش شخصیت در دو اثر «ملکوت» و «مسخ»
آذر
حمیدی تهرانی
طیبه
صابری
شخصیت عنصر مهم داستان است که هماهنگ با طرح داستان شکل می گیرد و هر یک از عناصر دیگر داستان بر محور آن عمل میکند. به دلیل اهمیت و محوریت عامل شخصیت، توانایی در امر شخصیت پردازی متناسب با طرح داستان، یکی از معیارهای سنجش توان هنری نویسنده و از عوامل جاودانگی اثر است. در این مقاله با روش اسنادی- کتابخانه ای به بررسی شباهت ها و تفاوت های دو اثر «ملکوت» بهرام صادقی و «مسخ» کافکا پرداخته شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد این دو اثر از لحاظ معنا و ساختار به یکدیگر نزدیک شدهاند و تفاوت آن ها بیش تر در شخصیت پردازی است. تفاوت میان دو نویسنده و نیز انتخاب زاویۀ دید مختلف از یکدیگر در ارائۀ شخصیت ها، به تأثیر از معنا، مقصود و فضای متمایز میان دو اثر است که در پی آن ساختار دو متن را نیز تحت تأثیر قرار داده است
"شخصیت پردازی"
"مسخ"
"ملکوت"
"کافکا"
"بهرام صادقی"
2015
02
20
87
102
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_1889_58b9a90c710fb2cfb44365c622780b78.pdf
فصلنامه پژوهش های ادبی و بلاغی
پژوهش های ادبی و بلاغی
2322-3979
2322-3979
1393
3
1
مقایسه هفت وادی عطار و هفت مرحله سلوک در میترائیسم
محسن
رحیمی
شاهکار عطار در خلق منطق الطیر توأم با تبیین مراحل هفتگانه طریقت موسوم به هفت وادی عرفان است.به این سیر تکاملی هفت مرحلهای، در آیینهایی همچون میترائیسم که قرنها قبل از منطق الطیر پیروان زیادی داشته، اشاره شده است. این پژوهش در پی آن است تا جنبههای مشترک میان این دو فرایند هفتگانه را با مقایسه اندیشههای مستتر در اشعار عطار نیشابوری در منطق الطیر و بررسی رسوم و آیینهای تشرف به میترائیسم، بازنماید. نتایج این پژوهش نشان میدهد از میان هفت مرحله این دو فرایند عرفانی، شش مرحله طلب در مقام نخست، عشق در مقام نیمف، معرفت در برابر مقام سربازی، استغنا (در پایان مرحله سربازی)در برابر شیرمردی، توحید در برابر پارسی یا پارسا شدن و یکی شدن سالک و میترا و در پایان، مرحله فنا در برابر پیر و مرشد کامل شدن در آیین میترائیسم قلمداد میشود. تنها وادی غیر قابل اطلاق در این فرایند وادی ششم یا حیرت است که در برابر مهرپویا یا پیک خورشید در مقام ششم میترائیسم قرار داشته و نمیتوان ارتباط منطقی بین آنها یافت.
میترائیسم
هفت وادی
مقامهای مقدس
عطار نیشابوری
2015
02
20
103
111
https://pab.journals.pnu.ac.ir/article_2265_d46af6d6a49decb8be936e8c53700d16.pdf